سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شب یخی....
 RSS  : Atom :خانه :: ارتباط با من : پروفایل : پارسی بلاگ
بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]
  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 5992 بازدید
    - امروز: 10 بازدید
    - دیروز: 0 بازدید

  • درباره من
  • شب یخی....
    فاطیما حقیقی
    وبلاگ یه دختر خیلی بانمک و بامزه

  • لوگوی وبلاگ
  • شب یخی....

  • اشتراک
  •  

  • دسته بندی یادداشت ها
  • طنز .

  • آرشیو مطالب
  • آذر 1387

    ? پیامک های قدیمی اما زیبا
  • فاطیما حقیقی یکشنبه 87/9/17 ساعت 6:41 عصر
  • صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پر گشودن پرستو شدن...
    فرستنده: مریم 0914
    xxxx015


    دیشب دفترچه قسطامو ورق می زدم، تمومی نداره، تا آخر عمر بدهکار مهربونیاتم.
    فرستنده: 0911
    xxxx295


    خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی...
    فرستنده: 0936
    xxxx271


    خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است
    پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است
    گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
    گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است . . .


    قلب من در هر زمان خواهان توست
    این دو چشمان عاشقم مهمان توست


    ای غم، تو که هستی از کجا می آیی؟
    هر دم به هوای دل ما می آیی
    باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
    چون اشک به چشمم آشنا می آیی . . .


    خون که قرمزه رنگ عشقه اما اشک که بیرنگه درد عشقه . . .


    تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت? می توان گفت که من چلچله لال توام ?
    مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف، سخت محتاج به گرمای پر و بال توام . . .


    راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی، هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم
    راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم . . .


    سرمشق های آب بابا ? یادمان رفت
    رسم نوشتن با قلم یادمان رفت
    شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
    اما خدای مهربان یادمان رفت . . .


    فراموش نکنیم در ساحل قلبها? این جای پای دوست است که می ماند?
    و گرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند . . .


    یه شب یه فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت: هر چیز از این دنیا بخواهی مال تو.
    گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه.
    گفت: نگفتم که تمام دنیا!


    تو مثل یک تصادف وحشتناک هستی
    ...
    ...
    کشته و مرده زیاد داری!


    از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیمو.
    قهر کرد و رفت... ولی هیچ وقت نفهمید همه زندگیم بود.


    برام دعا کن می خوام قلبمو عمل کنم. می خوام دریچه قلبم رو ببندم تا تو نتونی ازش بیای بیرون!


    کاغذتم!
    احساستو روم بنویس! اگر اعصابت خورد شد روم خط خطی کن!
    اشکاتو باهام پاک کن! حتی اگه سردت شد بسوزونم تاگرم بشی!
    اما فقط دورم ننداز!


    تمام ظلمت جهان نمی‌تواند روشنایی یک شمع را خاموش کند.


    هر گاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی، بدان که اشکال در کوچکی روح توست نه در بزرگی گناه او.

    بخشندگی را از گل بیاموز، زیرا حتی کفشی را که آن را لگدمال کرده، خوشبو می کند



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    حقایق جالبی از زندگی...
    یک مطلب علمی
    عید قربان
    روحیه....
    پیامک های قدیمی اما زیبا
    [عناوین آرشیوشده]

    Desigened By Parsiblog.com